نی نی و یه دنیا امید

خدا جونم دلم گرفته

این روزا خیلی دلم گرفته اصلا یه جوری شدم که خودم از خودم خسته شدم ، خیلی خسته ام... دیروز قرار بود یه مشاور بیاد خونمون و کلی باهاش حرف بزنم اما براش کاری پیش اومد و کنسل کرد . نمیدونم چرا اینقدر افسرده ام ، بهم میگن شاید بخاطر رژیمت باشه آخه یه جورایی خوب لاغر شدم 67 کیلو برای منی که خیلی شکمو بودم کم کردن وزن تو 2 ماه برام خیلی سخت بود . البته تصمیم دارم این 2 هفته رو خیلی سخت تر بگیرم آخه 10 تیر میرم دکتر . نمیخوام دکترم بگه که برو و بازم لاغر شو . البته پریود هم که باید میشدم نشدم ، اینم خیلی کلافم کرده ، 18  باید میشد که الان 24 و هنوز هیچ حسی برای شروع پریودم ندارم . خدا جونم چقدر سخته انتظار ... دیروز که نیمه شعبان بو...
24 خرداد 1393

فرشته عزیزم دارم لاغر میشم

سلام عزیز دلم ، خوبی فدات شم؟ مامان کلی لاغر شده این چند وقت که نبودم دلیلش این بود که سخت در حال رژیم گرفتن بودم البته کلی هم ورزش دارم میکنم . 74 کیلو بودم وقتی شروع کردم رژیممو الان شدم 69 کیلو عزیزم البته الان یک ماه و چند روزه که شروع کردم ، فرشته کوچولو من دعا کن که زود تر برسم به 62 چون اون موقع یعنی خیلی خیلی بهت نزدیک شدم . الهی من فدای تو بشم که همه سختی هایی که برای تو میکشم شیرین شیرینه .... بابایی خیلی خوشحاله که من لاغر شدم ، دیروز از محل کارم که فلکه اول صادقیست تا سر جنت آباد پیاده رفتم خیلی حال داد کلی عرق کردم که واسه لاغری خیلی خوبه ... فرشه عزیزم امروز ولادت حضرت عباس دیروزم ولادت امام حسین بود خیلی دلم م...
12 خرداد 1393

یعنی میشه خدا جونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خدا جونم سلام ، نمیدونم چرا امروز اینقدر فکر دو قلو داشتن رو میکنم ، شاید بخاطر اینکهبه وبلاگای دو ستانی سر زدم که دو قلو دارن ، خدا جونم مواظب همشون باش . خدا جونم یعنی میشه لطفتون شامل حالم بشه ، خیلی خنده داره من تو یکیش موندم اما واقعا چند تا نی نی میخوام ، خدا جونم خواهش میکنم التماست میکنم زود نی نی منو به من برسون ...                   تو رو به همه داشته هام قسم میدم نداشته منو بهم بده . خدا جونم خیلی محتاج نگاهتم ........................ نی نی جونم دیشب با بابایی رفتیم بیرون ، رفتیم مجتمع سمرقند ، میخواستم خرید کنم آخه فردا شب خونه خاله سارا ...
28 ارديبهشت 1393

انتظارت را میکشم عزیزکم

سلام گل من خوبی فرشته قشنگم ؟ دلم برات خیلی تنگه .... میدونی نی نی جونم دلم روشنه که دیگه کم مونده تا بیا تو دلم . نی نی جونم حدود 3 کیلو لاغر شدم ، مامانی فقط بخاطر شماست که میخواد لاغر شه ... عزیزم به خدا گفتی که چقدر دوست داری بیای پیش مامان و بابا ؟ من و بابا طاقتمون خیلی کم شده ، سر چیز کوچیک و بزرگ همش با هم در حال دعواییم .... همیشه فک میکردم تا نی نی بخوام نی نی میاد تو دلم اما اینطوری نشد ، البته راضی هستم به رضای خدا چون میدونم خدا جون اینطوری صلاح دونسته . با خدا جونم همیشه در حال صحبتم و ازشون میخوام که رحمی کنه و دل من رو هم شاد کنه با یه نی نی ، البته الان دیگه ازشون یه نی نی نمی خوام ، از خدا جو...
27 ارديبهشت 1393

رفتن به نمایش کمدی غریبه ای در قصر

سلام فرشته کوچولو مامانی دیشب با بابا و دوستای گلمون رفتیم تئاتر ، خیلی خوب بود ، خیلی شاد بود . البته مامانی خیلی خسته بود آخه واسه اینکه زیاد به فکر و خیال نیوفته البته مثلا چون از یادم نمیری شما از صبح تا بعد از ظهر یه شرکتی کار میکنم عصر هم که میام کلی مشتری ناخن دارم . اما با تمام خستگی هام خوش گذشت عزیزکم . نی نی جونم اونجا هم به فکر تو بودم ، آخه عشق مامانی یه لحظه هم از فکرم بیرون نمیری مگه میشه که بهت فکر نکنم ؟ مخصوصا یکی از بازیگرای نمایش نی نی شو هم آورد و معرفی کرد ، همه دوستامونم برگشتن و دیدن دوباره من چه ذوقی واسه نی نی کردم . مامانی بیا ، خواهش میکنم دیگه بیا . بخدا من و بابایی تو رو تو زندگیمون...
20 ارديبهشت 1393

معرفی مامان و بابا

سلام فرشته کوچولوی من   امروز تصمیم گرفتم که این وبلاگ رو برات بسازم و تمام خاطرات خوب و بد انتظار اومدنت رو بنویسم . فرشته کوچولو من و بابا شهریور سال 1390 با هم آشنا شدیم و بعد از یه مدت خیلی کم بابا با مامان جون(مامان بابا)  اومدن خونه ی ما و قرار شد که ما با هم نامزد شیم و اسفند همون سال با هم نامزد شدیم البته با کلی سختی که ایشاالله وقتی خدا مصلحت دونست و شما فرشته کوچولو رو به ما داد و بزرگتر شدی برات تعریف میکنم . بالاخره بابایی (بابای مامان) 26 تیر 91 اجازه دادن که ما عقد کنیم و با کلی نقشه 26 اسفند 91 ماعروسی کردیم . روزهای خوب و بد زیاد بودن اما مهم این بود که ما همدیگرو خیلی دوست داشتیم و همین باع...
20 ارديبهشت 1393

نامه ای به خدا و نی نی جونم

خدایا   به داده ات و نداده ات شکر   که داده ات نعمت و نداده ات حکمت ........   خدا جونم بهت خیلی نیاز دارم ، مگه جز تو کسی رو دارم که خواستمو ازش بخوام و برام انجام بده ، خدا جون مهرونم شما همیشه پیشم بودید و بهم کمک می کردید ، تا همین الان هم که هستم به امید خودت هستم پس کمکم کن بخواه تا منم مادر بشم ، یعنی من اینقدر بدم که لیاقت مادر شدن ندارم ؟ مادر شدن از بزرگترین آرزوهام هست خدا جونم ، من نا امید نمیشم و هر طور شده به کمک خودت و به امید خودت میدونم مامان می شم ، چقدر دیگه خواب نی نی ببینم ؟ چقدر دیگه با حسرت به نی نی های دیگه نگاه کنم ؟ نی نی جونم تو هم از خدا بخو...
20 ارديبهشت 1393

دعا برای بچه دار شدن

بسم الله الرحمن الرحیم امام سجاد (ع) به یکی از اصحاب خود فرمودند: برای بچه دار شدن بگو:   رَبِّ لاتَذَرنی فَرداً وَ اَنتَ خَیرُ الوارِثینَ وَاجعَل لِی مِن لَدُنکَ وَلیاً یَرِثُنی فِی   حَیاتی وَیَستَغفِرُ لِی بَعدَمَوتی وَ اجعَلهُخَلَفاً سَویّاً وَ لا تَجعَل لِلشَّیطانِ فیهِ   نَصیباً . اللّهُمَّ اِنّی اَستَغفِرُکَ وَ اَتوبُ اِلَیکَ اِنَّکَ اَنتَ الغَفورُ الرَّحیم پرودگارا! مرا تنها مگذار و تو بهترین وارثانی. برای من از جانب خود فرزندی قرار دهکه در زندگی وارث من باشد و بعد از مرگم ، برایم طلب آمرزش کندو او را از نظرخلقت ، سالم و هماهنگ گردا...
20 ارديبهشت 1393

ایمان دارم به اون روزی که خدا فرشته منو برام میفرسته

  عاقبت در یک شب از شب های دور کودک من پا به دنیا می نهد آن زمان بر من خدای مهربان نام شور انگیز مادر می نهد بینمش روزی که طفلم همچو گل در میان بسترش خوابیده است بوی او چون عطر پیک یاس ها در مشام جان من پیچیده است پیکرش را می فشارم در برم گویمش چشمان خود را باز کن همچو عشق پاک من جاویدباش در کنارم زندگی آغاز کن..
20 ارديبهشت 1393